نحوه استفاده از موشن گرافیک برای افزایش تعامل مشتری

دیگران ، مدتی است که از تصویرگری به عنوان بخشی از پیام های خود استفاده می کنند. به عنوان مثال ، فیس بوک در سال 2017 راهنمای تصویر سازی و موشن گرافیک به نام Alegria را توسعه داد. این حرکت به شرکت کمک کرد تا با پایگاه عظیم کاربران خود ارتباط بهتری برقرار کند. با استقبال از "شادی" (ترجمه آلگریا) ، رنگهای منحصر به فرد شخصیت فیس بوک باعث می شود تا کاربران بتوانند در سیستم عامل احساس ارتباط و نمایندگی کنند. این برنامه در کل پلتفرم اجرا شده است و به عنوان نقطه اتصال به یادماندنی کاربران و مارک فیس بوک تبدیل شده است.

انتخاب بین فیلم موشن گرافیک و زنده

ویدیو همچنان موثرترین راه برای برقراری ارتباط برندها با مشتریان است. این داستان در داده ها است. 49? مردم بیش از پنج فیلم در روز مشاهده می کنند. تا سال 2022 ، بیش از 82? از کل ترافیک اینترنت مصرف کننده بصورت ویدیویی خواهد بود.


به عنوان بازاریاب ، نمی توانیم ویدیو را نادیده بگیریم. اما ما باید انتخاب کنیم که کدام یک از سبک های ویدیو برای مشتری های ما مثر باشد و این اغلب به انتخاب بین موشن گرافیک یا لایو اکشن برمی گردد.


در حالی که بسیاری از کمپین های لایو اکشن موفقیت زیادی کسب کرده اند ، اما معمولاً بسیار به بازیگران اعتماد می کنند. این موارد وقتی به محتوای برند شما متصل شوند می توانند مشکلات زیادی ایجاد کنند. تصویر آنها می تواند به تصویر مارک ها تبدیل شود و هر ارتباط منفی با شخصیت می تواند مستقیماً در مارک هایی که با آنها مرتبط هستند منعکس شود.


ویدیوهای موشن گرافیک این خطر را ندارند.


تلفیق هر دو دنیای بسیار جذاب - تصویر به علاوه ویدیو - موشن گرافیک است که به برجسته سازی محتوا در یک محیط شلوغ کمک می کند.


کار با شخصیت های مصور در نهایت فیلم قابل دسترسی تری برای بازار هدف شما به ارمغان می آورد. چهره های مشهور و بازیگران از لحاظ ظاهری متمایز هستند که به خوبی در بخشی از مردم طنین انداز است اما می تواند کسانی را که خود را در این شخص نمی بینند ، کنار بگذارد. از آنجا که شخصیت های موجود در موشن گرافیک می توانند از هر شکل و شکلی برخوردار شوند ، ایجاد کمپین های گسترده تر آسان تر است و امکان دسترسی گسترده تری به مخاطبان را فراهم می کند


یکی دیگر از مزایای بزرگ موشن گرافیک ، انعطاف پذیری و کنترل آن است. مارک هایی که از این کانال استفاده می کنند کنترل کاملی بر ظاهر و احساس شخصیت هایی دارند که در نهایت پیام آنها را مجسم می کنند و به آنها امکان می دهد با مشتریان بیشتری ارتباط برقرار کنند.

چگونه موشن گرافیک ارتباط و وفاداری به نام تجاری را ایجاد می کند

شرکت ها ، همانند آنچه قبلاً ذکر شد ، اخیراً موشن گرافیک را به عنوان استراتژی خود برای ایجاد تعامل بهتر پیاده سازی کرده اند. Headspace یک مثال عالی برای آن است. اکنون با 2 میلیون مشترک فعال و بیش از 65 میلیون بارگیری در کل ، برنامه مراقبه و ذهن آگاهی شماره یک در این زمینه است. از طریق یک سبک ساده و موشن گرافیک های زیبا ، Headspace کمک کرد تا مراقبه قابل دسترسی باشد و این یکی از دلایل اصلی موفقیت آنها است.


تجربه تعامل مشتری با Headspace فراتر از تعامل در شبکه های اجتماعی بود - حتی با بیش از 85 میلیون بازدید در فیلم های آنها. این یک هویت برای نام تجاری ایجاد کرد و مشتریان را به طرفداران واقعی پلت فرم تبدیل کرد.


با استفاده از یک قالب رسانه ای موثر (ویدئو) و جذابیت بصری متمایز (تصاویر با مارک) ، این موشن گرافیک به مارک ها این آزادی را می دهد تا داستان ها را به روشی که مشتریان برای دریافت آنها نیاز دارند ، ایجاد کنند.


ارسال پیام از طریق موشن گرافیک

حتی اگر مردم مدتهاست که خود را "قصه گوی" می نامند ، اما داستان سرایی کلیشه ای نیست بلکه یک تکنیک واقعاً مهم است. موشن گرافیک همه چیز در مورد داستان سرایی است. این داستان ها را از طریق حرکت و صدا به شیوه هایی که عمیقا با مردم ارتباط برقرار می کنند زنده می کند.


هنگام استفاده از موشن گرافیک برای بیان داستان ، شخصیت های انسانی تنها ابزاری نیستند که در اختیار شما هستند. عناصر و متون گرافیکی تنها چند نمونه از مواردی هستند که از داستان پردازی در موشن گرافیک بهره می برند. در پایان ، موشن گرافیک و حرکت عمدتا به استعاره ها اعتماد می کنند تا پیام ها را برای مخاطبان خود جذاب تر کند


در انتقال موشن گرافیک ، یک عنصر می تواند شکل و فرم خود را تغییر دهد ، و صحنه های متمایز در یک داستان را به هم متصل کند. می توان آن را با برش های دقیق (مانند در عمل زنده) یا از طریق عناصر شکل دهنده تهیه کرد. مورد دوم فضای رازآمیز و انتظار را فراهم می کند. بدون دانستن اینکه چگونه و چه زمانی قرار است چیزی تغییر کند ، تبدیل به چیزی جدید شود ، کنجکاوی ایجاد می کند که بینندگان را به ادامه تماشای آن سوق می دهد. قطعات حرکتی و کمپین های قدرتمند معمولاً با انتقال قدرتمند همراه هستند.


اینها چندین روش منحصر به فرد برای برجسته کردن موشن گرافیک در بازار شلوغ است. تشخیص آنها آسان است. آن ها جالب اند. آنها به یاد ماندنی هستند - شاید فراتر از لایو اکشن.


نتیجه

همانطور که مشتریان انتظار دارند بازاریابی بیش از فروش به آنها انجام دهد ، انتظارات آنها از مارک ها بیش از یک محصول است. آنها می خواهند با آنها ارتباط برقرار کنند تا قدم بعدی را بردارند. تعامل با مشتری درمورد ایجاد ارتباطات است. نه تنها پیامی که می خواهید ارسال کنید بلکه نحوه ارسال آن نیز بسیار مهم است. موشن گرافیک با ترکیب دو نوع رسانه فوق العاده قدرتمند: تصویرگری و ویدئو ، مبارزات را به سطح بعدی می رساند. اما بیشتر از آن ، این روش های منحصر به فرد برای برجسته کردن در شلوغی محیط بازاریابی که همه ما زندگی می کنیم و قدرت گفتن داستانهایی را داریم که هیچ رسانه دیگری نمی تواند.


چگونه می توان سرعت تولید خود را بدون تأثیر بر بودجه یا کیفیت آن

هر زمان که نیاز به سرعت بخشیدن به تولید موشن گرافیک دارید ، آسان است فکر کنید که خروجی خلاقانه اولین چیزی است که شما سازش می کنید. نگران نباشید ، شما تنها نیستید. این یکی از بزرگترین نگرانی هایی است که اکثر تیم ها دارند.


اما اگر به شما بگویم که برای پیشرفت سریعتر پروژه ، کیفیت ، جدول زمانی و حتی بودجه شما ضرری ندارد ، چه می کنید؟ روش های مختلفی برای بهبود گردش کار شما وجود دارد ، اما من امروز بر روی کسانی که فکر می کنم مهمترین آنها هستند تمرکز خواهم کرد.


برای تهیه یک برنامه دقیق تولید وقت بگذارید

بیایید به یک سفر تعطیلات فکر کنیم. در حالی که بسیاری از مردم بیشتر در مورد تاریخ ها فکر می کنند ، عوامل مهم دیگری بر تجربه سفر تأثیر می گذارند. به عنوان مثال ، آب و هوا بر اندازه چمدان شما تأثیر می گذارد ، که ممکن است بر تعداد شهرهایی که در آن سفر می کنید ، نوع حمل و نقل شما ، اندازه اتومبیلی که اجاره می کنید و بسیاری موارد دیگر تأثیر بگذارد.


پروژه های موشن گرافیک دقیقاً همین طور هستند. آنچه بسیاری از افراد تا دیر نشده متوجه آن نمی شوند این است که بسیاری از پروژه ها با یک برنامه ناقص شروع می شوند. مراقبت از پیشرفت هر مرحله آسان است اما جزئیات کمی را که ممکن است در نهایت روی پروژه پایین جاده تأثیر بگذارد فراموش کنید.


به عنوان مثال ، در نظر گرفتن زمان پاسخ مشتری برای بازخورد ، مناطق زمانی همه اعضای تیم و حتی زمان رندر معمول یک پروژه ضروری است. همه آن جزئیات کوچک در نهایت جمع می شوند.


برای آمادگی بهتر برای این چالش های اجتناب ناپذیر ، با استفاده بیشتر از بحث های مختصر خود شروع کنید. این نه تنها تیم شما را درمورد نیازها و اهداف پروژه همسو نگه می دارد بلکه جزئیات مهم دیگر پروژه را که ممکن است تا خیلی دیر در پروژه مورد بررسی قرار نگرفته باشد ، نشان می دهد.


تمام پروژه های موشن گرافیک با انسان و خلاقیت سروکار دارند که این دو عنصر غیر قابل پیش بینی هستند. بنابراین یک برنامه کامل غیرممکن است. اما تضمین اینکه برنامه شما بیشتر پرچم های قرمز را در نظر گرفته است ، خطر مقابله با شگفتی های ناخوشایند را در مراحل بعدی کاهش می دهد. یک روز "اتلاف" برای برنامه ریزی می تواند باعث صرفه جویی در هفته تولید شود.


با تیمی که به آن اعتماد دارید کار کنید

دومین چیزی که برای اجرای روان یک پروژه حیاتی است ، اعتمادی است که شما به تیم یا فردی که استخدام می کنید دارید. کلید ایجاد این اعتماد ، تعیین اهداف خاص و تقویت ارتباطات روشن است.


مسائل مربوط به اعتماد می تواند منجر به مدیریت خرد ، تأثیر بر سرعت توسعه ، روحیه تیم و احتمال نوآوری در پروژه شود. از آن بدتر ، ممکن است نتیجه نهایی به همان خوبی کار نکند یا به همان خوبی که ممکن است به نظر برسد ، زیرا افراد حرفه ای مجاز به استفاده صحیح از مهارت ها و تخصص خود نبودند.


یک متخصص تولید موشن گرافیک  استخدام کنید

ما می دانیم که معمولاً آژانس ها بخشی از کارها را در داخل انجام می دهند تا هزینه ها را کاهش دهند و نظارت بیشتری بر کار داشته باشند. چالش این روش این است که اغلب منجر به تأخیر پروژه یا هزینه های اضافی در حین تولید می شود. می توانید با استخدام یک متخصص موشن گرافیک که می تواند قبل از ایجاد مشکل در مراحل تولید ، مشکلات را تشخیص دهد ، از این کار جلوگیری کنید.


به عنوان مثال ، حتی اگر مراحل فیلمنامه و تصویرسازی از لحظات مهم تولید هستند ، اما استوری بورد نیاز به توجه بیشتری دارد. این مرحله تنها ساختار و جهت خلاقیت موشن گرافیک را ایجاد می کند ، بنابراین هر اشتباهی در اینجا بعداً می تواند به سرعت سردرد شود و در نهایت سرعت پروژه شما را کاهش دهد.


هنگام کار بر روی استوری بورد ، ما در مورد حرکات ، دوربین ها و جریان و تداوم اقدامات بحث می کنیم. این سند مرجع اصلی همه افرادی می شود که روی پروژه کار می کنند. چند مورد از رایج ترین موضوعاتی که در مورد استوری بورد ها با آن روبرو شده ایم عبارتند از:


پروژه هایی با نسبت های مختلف که آنها را در طرح واقعی در نظر نمی گیرند.

عدم حرکات دوربین و توضیحات عملکرد.

برآورد غلط اقدامات مورد نیاز برای کل مدت صحنه ها ، داشتن کم یا بیشتر از حد لازم.

فاقد فریم های مرتبط که بتواند انتقال یا کنش صحنه را به راحتی توسط افراد در حال توسعه درک کند.

و این فهرست همچنان ادامه دارد. اعتماد به فیلم نامه ، استوری بورد و تصویرگری به متخصصان باتجربه می تواند یک پروژه را روان اجرا کند ، زیرا آنها می توانند در مراحل اولیه پروژه مشکلات را تشخیص دهند ، درصورتی که انجام کارها سریعتر و ارزان تر باشد.


چگونه در عمل کار می کند؟

من می دانستم که شما این را می پرسید ، بنابراین بیایید در مورد نمونه های واقعی صحبت کنیم. در این پروژه که برای Google انجام دادیم ، داشتن این بحث مختصر بسیار مهم بود تا بتوانیم بهترین راه را برای توسعه آن درک کنیم. بزرگترین چالش این پروژه توسعه تقریباً کل تولید 3:30 دقیقه موشن گرافیک در 3 هفته بود (که یک جدول زمانی کوتاه برای یک ویدیو با این مدت است). افزایش سرعت تولید ، در این مورد ، بیش از حد ضروری بود.


یک فکر مشترک این است که از همان ابتدا افراد بیشتری را استخدام کنیم ، و حتی اگر احتمالاً کارساز باشد ، اما به یک بودجه اضافی غیرضروری نیاز دارد که برای این کار بازاریابی توسط مشتری برنامه ریزی نشده است. و اگر ما فقط سعی کنیم در جنبه خلاقانه آن سرعت ببخشیم ، کیفیت موشن گرافیک آسیب می بیند ، و کل فرایند برای مشتری و ما استرس زا بوده است.


طی تماس های توجیهی خود ، ما توانستیم درک کنیم که این پروژه بخشی از یک کمپین بزرگتر است که بصورت ثابت برای پشتیبانی از پیامهای بازاریابی آنها آغاز شده است. این اطلاعات منحصر به فرد به ما امکان می دهد تا کل تولید خود را حول آن تصاویر تغییر دهیم.


ما می دانستیم که کاهش اصطکاک بازخورد و دورهای تجدیدنظر به ما امکان می دهد سریعتر حرکت کنیم ، بنابراین ما کل استوری بورد را با استفاده از بیشتر تصاویر آنها ساختیم و در صورت لزوم تغییرات کوچکی ایجاد کردیم. این حرکت به ما امکان داد تا از تجدید نظرها و مراحل اضافی در خط تولید جلوگیری کنیم ، زیرا استوری بورد از طراحی نهایی بیشتر صحنه های این ویدئو پیروی می کند. ما همچنین چند پیشنهاد در مورد اسکریپت ارائه کردیم که بر پیام تأثیر نگذاشت اما به ما امکان استفاده از تصاویر و مفاهیم بیشتری را داد که قبلاً به عنوان دارایی بازاریابی آنها استفاده می شد. این بدان معنا بود که وقتی تأیید آنها در مورد استوری بورد به دست آمد ، ما می توانستیم موشن گرافیک را فوراً در حالی که برخی از تصاویر جدید در دست ساخت هستند ، شروع کنیم.


این پروژه به نرمی پیش رفت و همه چیز به موقع و با کیفیت و در بودجه اختصاص یافته اصلی آنها تحویل داده شد. برای همه چیز یک راه حل وجود ندارد زیرا ما با پروژه های خلاقانه سروکار داریم ، بنابراین درک راه های مختلف بازی می تواند حیاتی باشد.


خود را با بهترین ابزار موجود مسلح کنید

برای همه چیز یک راه حل وجود ندارد زیرا ما با پروژه های خلاقانه سروکار داریم ، بنابراین درک گزینه های مختلف موجود که ممکن است به سرعت بخشیدن به روند تولید موشن گرافیک شما کمک کند بسیار مهم است. خواهید دید که عنصر اصلی که در همه نکات بالا ظاهر می شود ارتباطات است. این می تواند نتیجه یک پروژه را کاملا تغییر دهد.


داشتن توجیهی ، ضرب الاجل و انتظارات بین تیم ها به همه اجازه می دهد تا در همان جهت و با همان سرعت حرکت کنند. همچنین توجه به اینکه شریک موشن گرافیک شما چگونه ارتباطات ، برنامه ریزی و بحث کلی پروژه را مدیریت می کند نیز راهی عالی برای درک این است که آیا شما با یک نوع حرفه ای مناسب روبرو هستید. پاسخ ها و روند آنها می تواند چیزهای زیادی در مورد تجربه آینده شما با آنها باشد.

من می دانستم که شما این را می پرسید ، بنابراین بیایید در مورد نمونه های واقعی صحبت کنیم. در این پروژه که برای Google انجام دادیم ، داشتن این بحث مختصر بسیار مهم بود تا بتوانیم بهترین راه را برای توسعه آن درک کنیم. بزرگترین چالش این پروژه توسعه تقریباً کل تولید 3:30 دقیقه موشن گرافیک در 3 هفته بود (که یک جدول زمانی کوتاه برای یک ویدیو با این مدت است). افزایش سرعت تولید ، در این مورد ، بیش از حد ضروری بود.


یک فکر مشترک این است که از همان ابتدا افراد بیشتری را استخدام کنیم ، و حتی اگر احتمالاً کارساز باشد ، اما به یک بودجه اضافی غیرضروری نیاز دارد که برای این کار بازاریابی توسط مشتری برنامه ریزی نشده است. و اگر ما فقط سعی می کردیم در جنبه خلاقانه آن سرعت ببخشیم ، کیفیت موشن گرافیک آسیب می بیند و کل مراحل برای مشتری و ما فشار آور خواهد بود.


طی تماس های توجیهی خود ، ما توانستیم درک کنیم که این پروژه بخشی از یک کمپین بزرگتر است که بصورت ثابت برای پشتیبانی از پیامهای بازاریابی آنها آغاز شده است. این اطلاعات منحصر به فرد به ما امکان می دهد تا کل تولید خود را حول آن تصاویر تغییر دهیم.


ما می دانستیم که کاهش اصطکاک بازخورد و دورهای تجدیدنظر به ما امکان می دهد سریعتر حرکت کنیم ، بنابراین ما کل استوری بورد را با استفاده از بیشتر تصاویر آنها ساختیم و در صورت لزوم تغییرات کوچکی ایجاد کردیم. این حرکت به ما امکان داد تا از تجدید نظرها و مراحل اضافی در خط تولید جلوگیری کنیم ، زیرا استوری بورد از طراحی نهایی بیشتر صحنه های این ویدئو پیروی می کند. ما همچنین چند پیشنهاد در مورد اسکریپت ارائه کردیم که بر پیام تأثیر نگذاشت اما به ما امکان استفاده از تصاویر و مفاهیم بیشتری را داد که قبلاً به عنوان دارایی بازاریابی آنها استفاده می شد. این بدان معنا بود که وقتی تأیید آنها در مورد استوری بورد به دست آمد ، ما می توانستیم موشن گرافیک را فوراً در حالی که برخی از تصاویر جدید در دست ساخت هستند ، شروع کنیم.


این پروژه به نرمی پیش رفت و همه چیز به موقع و با کیفیت و در بودجه اختصاص یافته اصلی آنها تحویل داده شد. برای همه چیز یک راه حل وجود ندارد زیرا ما با پروژه های خلاقانه سروکار داریم ، بنابراین درک راه های مختلف بازی می تواند حیاتی باشد.


خود را با بهترین ابزار موجود مسلح کنید

برای همه چیز یک راه حل وجود ندارد زیرا ما با پروژه های خلاقانه سروکار داریم ، بنابراین درک گزینه های مختلف موجود که ممکن است به سرعت بخشیدن به روند تولید موشن گرافیک شما کمک کند بسیار مهم است. خواهید دید که عنصر اصلی که در همه نکات بالا ظاهر می شود ارتباطات است. این می تواند نتیجه یک پروژه را کاملا تغییر دهد.


چگونه موفقیت پروژه موشن گرافیک خود را بسنجیم

موشن گرافیک چیزی فراتر از تصاویر متحرک است. این یک ابزار تعامل قدرتمند است که مستقیماً بر نتایج بازاریابی تأثیر می گذارد.


اما برای درک نحوه استفاده م animثر از موشن گرافیک ، مهم است که بدانید چگونه آن را ارزیابی کنید و کدام KPI ها با آن مرتبط هستند. این شما را قادر می سازد تا در مورد آن به روشی تحصیل کرده با مشتریان خود صحبت کرده و نتایج بهتری برای آنها بدست آورید.


در این مقاله ، چگونگی تعیین اهداف مناسب موشن گرافیک ، که KPI بیشترین ارتباط را با موشن گرافیک دارند ، توضیح خواهیم داد و نکاتی را برای اطمینان از عملکرد خوب موشن گرافیک ارائه خواهیم داد.


تعیین اهداف صحیح

هیچ معیار KPI بدون تعیین اهداف و اهداف شروع نمی شود. اهداف بسته به هدف نهایی آنچه ایجاد می کنید ، در هر شکل و اندازه ای وجود دارند. در اینجا اهدافی وجود دارد که ما بیشتر با مشتریان خود می بینیم.


موشن گرافیک برای تبلیغات - وقتی از موشن گرافیک به عنوان راهی برای تبلیغ یک محصول یا مارک استفاده می کنید ، اهداف معمولاً شامل موارد زیر است:

افزایش فروش

بالای ذهن باشید

آگاهی از برند را ایجاد کنید

افزایش منجر شود

موشن گرافیک برای راه اندازی محصولات / خدمات - اگر قصد استفاده از موشن گرافیک برای معرفی و ارائه یک محصول یا خدمات جدید است ، اهداف می توانند شامل موارد زیر باشند:

فروش ایجاد کنید

اصطکاک را برای فرزندان اولیه کاهش دهید

آگاهی از برند را ایجاد کنید

درک محصول را برای مشتریان آسان تر کنید

موشن گرافیک به عنوان محتوا - مواردی وجود دارد که موشن گرافیک به خود محتوا تبدیل می شود. مارک هایی که محتوای متحرک تولید می کنند به دنبال موارد زیر هستند:

بهتر است مخاطب را درگیر خود کنید

یک fanbase ایجاد کنید

یک کانال رسانه اجتماعی ایجاد کنید

آگاهی از برند را ایجاد کنید

موشن گرافیک برای آموزش - یکی از بهترین روش های آموزش ساختن آن در قالبی است که مخاطب شما از مصرف آن لذت می برد. اهداف موشن گرافیک آموزشی یا آموزشی می تواند شامل موارد زیر باشد:

درک پیام آسان است

بینندگان را درگیر محتوا کنید

مشخص کنید که شخص باید کدام قدم ها یا اقداماتی را انجام دهد

اتصال مارک ایجاد کنید

درک اهداف مشتری شما را قادر می سازد هم نتایج پروژه را بسنجید و هم پیشرفت پروژه را هدایت کنید.

اکنون ، بیایید KPI های مشخصی را که می تواند با موشن گرافیک مرتبط باشد و برخی نکات در مورد تمرکز بر روی استراتژی و فرآیند تولید ، بررسی کنیم.


KPI برای پروژه های موشن گرافیک

نرخ بازی

میزان پخش یا تعداد کلیک ها نشان می دهد که چند نفر روی ویدئوی شما در شبکه های اجتماعی برای آنها ظاهر شد. در رسانه های پولی ، تعداد زیاد در اینجا نشانگر مستقیم نمایش فیلم شما به هدف مناسب است. اگر محتوای موشن گرافیک برای مخاطبانی که هدف قرار داده اید مرتبط و جذاب باشد ، پاسخ بسیار خوبی در این معیار مشاهده خواهید کرد. وقتی آن را با کل نمایش ها مقایسه می کنید ، به شما نشان می دهد که تصاویر شما چقدر موثر هستند.


برای افزایش میزان پخش پروژه های موشن گرافیک ، باید به دو عامل نگاه کنید: تصویر بند انگشتی و ثانیه های اولیه موشن گرافیک.


برای تولید یک تصویر کوچک خوب ، برای جلب توجه نیازی به فلش هایی که به اشیا small کوچک نشان داده شده اند یا حلقه های قرمز تصادفی دارند. از آن راه حل های clickbait اجتناب کنید. در موشن گرافیک ، سه عنصر به یک تصویر کوچک کمک می کند: رنگ ها ، متن و شخصیت ها


کنتراست خوب در رنگهایی که برای تصویر بند کوچک خود استفاده می کنید ، به برجسته شدن بسیار بهتر آن کمک می کند. استفاده از عنوان در تصویر کوچک نیز برای بینندگان بسیار جذاب است. اما آنچه بهترین عملکرد را دارد استفاده از فیگورهای انسانی است. اگر موشن گرافیک شما شامل یک شخصیت است ، حتماً آن را در تصویر کوچک خود وارد کنید. اگر چنین نشد ، نگران نباشید. به عنوان یک قاعده کلی در اینجا ، یک ترکیب خوب ، در کنتراست و / یا رنگ متنوع ، کار را انجام می دهد.


همچنین به یاد داشته باشید که چند ثانیه اول ویدئوی شما برای قفل کردن توجه بیننده ضروری است - به ویژه در شبکه های اجتماعی ، که فیلم ها معمولاً به صورت خودکار پخش می شوند - بنابراین از جذابیت بصری صحنه شروع خود اطمینان حاصل کنید.


بهتر است زمان زیادی را برای انجام 5-7 ثانیه اول وقت بگذارید تا وسواس در مورد جزئیاتی که بعداً در ویدیو ارائه می شود. اگر قصد دارید از شخصیت ها ، موشن گرافیک سل ، حرکات بزرگ دوربین و / یا برخی از 3D های واضح در موشن گرافیک خود استفاده کنید ، در ابتدای کار حتماً این عناصر تأثیرگذار را داشته باشید.


مدت زمان و نرخ مشاهده را مشاهده کنید

میزان مشاهده از طریق (VTR) شاخص قابل اعتمادی برای رضایت بیننده و کیفیت کلی فیلم شماست. VTR شما درصدی از افرادی است که به طور فعال به محتوا و نام تجاری شما علاقه مند هستند. از این رو ، هرچه مدت طولانی کسی موشن گرافیک شما را تماشا می کند ، در برقراری ارتباط پیام کمپین شما م moreثرتر است. این یکی از مهمترین KPI ها برای بازاریابی ویدیو و موشن گرافیک است.


میانگین مدت زمان نمایش ، شاخصی را نشان می دهد که افراد در ویدئوی شما از چه مکانی علاقه خود را از دست می دهند و هنگام برنامه ریزی برای بازاریابی اضافی یا ایجاد کمپین های جدید ، می تواند بازخورد خوبی باشد. این می تواند مربوط به پیام رسانی در نقاط خاصی از موشن گرافیک شما باشد یا براساس چگونگی جذابیت تصاویر شما برای حفظ بیننده در کل ویدیو باشد.


برای تضمین حفظ عالی بینندگان تا پایان ویدیوها ، باید از پتانسیل کامل موشن گرافیک استفاده کنید. تصاویر را با ارتباطات احساسی و یک پیام عالی هماهنگ کنید.


فیلم های کوتاه معمولاً در اینجا عملکرد بسیار بهتری دارند. به عنوان یک قانون کلی ، همیشه هدف بگیرید برای ارسال پیام به بهترین روش ممکن ، در کمترین زمان ممکن. این نه تنها در KPI شما تأثیر می گذارد بلکه باعث کاهش سرمایه گذاری اولیه شما در تولید می شود.


تفاوت ریتم و جریان در کل موشن گرافیک نیز در اینجا سهم بزرگی دارد. همانطور که در ابتدای موشن گرافیک خود روی ایجاد یک نقطه شروع عالی کار می کردید ، راه هایی برای بالا نگه داشتن نوار جستجو کنید. با جذاب ترین صحنه ها شروع کنید و توالی ایجاد کنید که از این حالت اولیه پشتیبانی کند.


سرانجام ، سو abuse استفاده از انتقال ها برای اتصال لحظه های مختلف پیام خود و پر کردن شکاف هنگام تغییر موضوع.


فعل و انفعالات

با موشن گرافیک ، ما فقط به دنبال بینندگان منفعل نیستیم - ما تعاملات مثبتی می خواهیم تا بتوانیم عملکرد نام تجاری و میزان دسترسی آلی را بهتر ارزیابی کنیم. روابط عمومی که کمپین شما ایجاد می کند ضروری است. و به خاطر داشته باشید که این روزها ، سهام و نظرات شاخص قوی تری نسبت به لایک ها هستند.


داشتن هزاران نفر از افرادی که موشن گرافیک شما را به اشتراک می گذارند ، به معنای آن است که تصاویر کوچک شما به اندازه کافی خوب هستند تا بتوانند روی پخش (Play Rate) کلیک کنند ، محتوای شما به اندازه کافی جذاب است که مردم تا انتها تماشا می کنند (میزان بازدید از طریق) ، و ویدیوی شما بسیار تأثیرگذار بوده و مرتبط است که مردم مایلند آن را به دوستان و همسالان خود نشان دهند (تعاملات).


در موشن گرافیک ، مانند هر کمپین و تبلیغی که تولید می کنید ، می خواهید مردم در مورد آن صحبت کنند. شما می خواهید پیام مشتری خود را منتشر کنید ، اما مهمتر اینکه ، بازخورد مثبت می خواهید. به همین دلیل اشتراک گذاری اگر با نظرات منفی همراه باشد کافی نیست. مشاهده آنچه افراد درباره موشن گرافیک های شما نظر می دهند ، کلیدی در درک تأثیری است که روی آنها ایجاد می کند.


نگاه کنید به آنچه مخاطب در مورد مواد بازاریابی موشن گرافیک شما می گوید ، تعجب خواهید کرد. در آگهی ، هیچ تعریف و تمجیدی بالاتر از این نیست که مردم بگویند کاری را که برای تماشای و نظر در مورد ویدیوی موشن گرافیک شما انجام می دادند ، متوقف کردند. در زیر چند نمونه از نظرات یکی از مشتریان ما در یک تبلیغ موشن گرافیک اخیر دریافت شده است.

تبدیل ها

این یکی کاملاً قابل توضیح است. اگر ما کالایی یا خدماتی را می فروشیم ، این به معنای تعداد افرادی است که پس از تماشای موشن گرافیک شما آن را خریداری یا مشترک شده اند. بیشتر اوقات ، نرخ کلیک یک معیار عالی است که برای ارزیابی تبدیل ها استفاده می شود. تمام KPI های ذکر شده در بالا برای تولید تبدیل گردهم می آیند ، معیار نهایی موفقیت در یک کمپین.


Call-to-action خوش ساخت در تبدیل کمک می کند و CTA در موشن گرافیک تفاوتی با عملکرد زنده ندارد. اما به جای پایان دادن به تبلیغات خود با "فقط امروز شروع کنید" ، "اکنون مشترک شوید" یا "به ما بپیوندید" ، از "CTA هوشمند" استفاده کنید که از نظر بصری جذاب تر باشد و آن را در محتوای خود بگنجانید. این یک انتقال یکپارچه ایجاد می کند که بینندگان را مجبور به اقدام می کند.


در اینجا بخشی از CTA هوشمند موجود در خود موشن گرافیک آورده شده است.

در پایان ، پیامی که در طول کل موشن گرافیک برای بینندگان خود ارسال می کنید این است که ارتباط و تمایل برای حرکت به جلو را ایجاد می کند. با در نظر گرفتن این KPI ها ، هر زمان که شروع به راه اندازی موشن گرافیک بعدی خود کردید ، مطمئن شوید که تصاویر خود را با پیام خود بهینه می کنید تا نتایج ملموسی بدست آورید. هیچ دستور پنهانی در مورد چگونگی دستیابی به نتایج خوب وجود ندارد ، اما هدف نهایی کمپین شما هرچه باشد ، موشن گرافیک می تواند به شما در به حداکثر رساندن آن کمک کند و KPI ها برای اندازه گیری نتایج شما اینجا هستند.


جهنم یک فریم کلیدی است و نحوه استفاده صحیح از آن

انیمیشن دیجیتال همه چیز در مورد Keyframes است. Inside After Effects ، انواع مختلفی از آنها را پیدا خواهید کرد و دانستن بهترین روش استفاده از آنها به انیمیشن های شما کمک می کند تا به نتایج مورد نظر خود برسند.


ما قبلاً در مورد چگونگی بهبود مهارت های خود و ساخت انیمیشن بهتر صحبت کرده ایم و برخی از منحنی های انیمیشن را که می توانید برای به دست آوردن انیمیشن های مختلف استفاده کنید ، ارائه دادیم. علاوه بر این ، نوع فریم کلیدی که برای هر لحظه استفاده می کنید ، در مورد نتیجه ای که می گیرید چیزهای زیادی را بیان می کند.


برای کسانی که شروع به ساخت انیمیشن و افتر افکت می کنند ، فریم های کلیدی بسیار عجیب به نظر می رسند و درک همه آنها دشوار است. در واقع ، اطلاعات زیادی در مورد برنامه هر یک از آنها انجام نمی دهد. همچنین ، نحوه استفاده از Keyframes بسیار متفاوت از یکدیگر است و به همین دلیل حفظ آن در ابتدا دشوارتر است.


حتی برای کسانی که قبلاً تجربه After Effects را دارند ، برخی از Keyframes ها می توانند "جدید" باشند زیرا همه آنها به نوعی در یک مکان "پنهان" هستند.


به همین دلیل ما اینجا هستیم من قصد دارم به شما در مورد تمام Keyframes هایی که در After Effects با آنها روبرو خواهید شد و اینکه هر یک از آنها بر انیمیشن های شما چه تاثیری می گذارد آموزش دهم.


جهنم یک Keyframe است؟

فریم های کلیدی مهمترین لحظات یک انیمیشن هستند. همانطور که از نام آنها بر می آید ، آنها "کلید" تمام فریم های یک انیمیشن هستند. آنها کسانی هستند که تفاوت در بازیگری یک شخصیت ، تغییر اساسی در یک حرکت یا حتی یک ژست عالی را نشان می دهند.


در موشن گرافیک ، یا انیمیشن دیجیتال ، آنها به همان شیوه عمل می کنند - آنها تعیین می کنند که از ژست یا لحظه قبلی چه تغییری می کند ، و این جایی است که انیمیشن واقعی انجام می شود.


تفاوت آن با انیمیشن سنتی در این است که انیماتورها بین فریم های کلیدی یک به یک درون یابی می کنند و آنها وظیفه ایجاد زمان بندی صحیح و تنظیم حرکت را دارند. در Digital Animation ، نرم افزار وظیفه محاسبه و تفسیر انیمیشن را بر عهده دارد. یکی از مواردی که می توانیم روی انیمیشن دیجیتال کنترل کنیم ، نحوه وقوع این درون یابی است.


با دانستن و به کار بردن نوع صحیح Keyframe ، می توانید به قدرت کامل درون یابی خودکار دست پیدا کنید ، مطمئن شوید که انیمیشن شما همانطور که در ذهن خود داشتید رخ خواهد داد.


انواع فریم کلیدی

من می خواهم Keyframes را در سه دسته جدا کنم که درک و تجسم هر یک از آنها را آسان می کند.


خطی

Keyframes خطی آنهایی هستند که سرعت خطی ایجاد می کنند. این بدان معناست که در حین حرکت تغییری در سرعت ایجاد نمی شود.


فریم کلیدی خطی

Linear Keyframe پیش فرض AfterEffects است. هر زمان که متحرک سازی را شروع می کنید ، اولین Keyframe همیشه Linear خواهد بود تا زمانی که آنها را به نوع دیگری تغییر دهید. وقتی انیمیشنی داشته باشید که با Linear Keyframe شروع و به پایان برسد ، همانطور که قبلاً اشاره کردیم عمل می کند - انیمیشن با همان سرعت شروع و پایان می یابد.


Keyframe مداوم

Keyframe مداوم یا سرعت مداوم - هنگام صحبت در مورد درون یابی - بین دو Keyframes کار می کند ، که می تواند Linear یا هر Keyframe باشد. کاری که آنها انجام می دهند این است که یک لحظه سوم را بدون تغییر سرعت قبلی دو فریم کلیدی اضافه کنند.


به عنوان مثال ، اگر ما یک شی an از نقطه A به نقطه B در صحنه داشته باشیم و بخواهیم یک نقطه C را بین آنها اضافه کنیم ، روش "عادی" این است که انیمیشن از نقطه A شروع شود ، حرکت کند و پایان یابد در نقطه C ، سپس دوباره در نقطه C شروع می شود ، حرکت می کند و به نقطه B پایان می یابد. این می تواند بسیار گیج کننده باشد ، اما تصویر زیر درک آن را بهتر می کند.

وقتی Keyframe Point C را به Keyframe Continuous تغییر می دهیم ، کاری که انجام می شود این است که اکنون ، به جای داشتن شروع و توقف در انیمیشن ، انیمیشن را از نقطه A شروع می کنیم و در نقطه B پایان می یابد اما در نقطه B پایان می یابد اما از نقطه عبور می کند C در وسط آن. به جای داشتن نقطه C به عنوان نقطه شروع / پایان ، اکنون بیشتر شبیه "انحراف" حرکت است.



سهولت

Eases Keyframes جالب ترین نوع Keyframes است. آنها مواردی هستند که با احساس شتاب و وزن همراه هستند ، که در موشن گرافیک ضروری هستند.


دو Ease اساسی وجود دارد که از مفهوم انیمیشن سنتی ناشی می شود - Ease In و Ease Out. بسته به منبع اصول انیمیشن ، می توانید آنها را به صورت Slow In و Slow Out نیز پیدا کنید.


با این حال ، بیشتر منابع سنتی در مورد آن سهولت ها می توانند آن را برعکس آنچه در After Effects معنی می کنند ، توضیح دهند. از آنجا که ما در اینجا Keyframes را به انیمیشن دیجیتال مرتبط می کنیم ، از مفهوم Ease In و Ease Out ارائه شده در After Effects استفاده خواهیم کرد.


سهولت در

Ease In به این معنی است که حرکت به آهستگی به این Keyframe وارد خواهد شد. به عنوان مثال ، اگر یک Linear Keyframe را به عنوان موقعیت اول و آنها را Ease In Keyframe به عنوان موقعیت دوم تنظیم کنیم ، انیمیشن با سرعت خطی شروع می شود و تا رسیدن به موقعیت دوم به تدریج کند می شود - دقیقاً مانند پسر ما در بالا.


راحت باش

Ease Out برعکس Ease In است. به جای کند کردن انیمیشن در موقعیت دوم (نحوه کار با Ease In Keyframe) ، انیمیشن از موقعیت اول به آرامی بیرون می آید و به پایان می رسد خطی یا به هر روشی که Keyframe دوم را تعیین کنید.


شما می توانید Ease Out را به عنوان شتاب و Ease In را به عنوان یک حرکت کند نشان دهید. فرقی نمی کند که از Keyframe Ease In یا Ease Out استفاده کنید ، Keyframe بعدی یا قبلی می تواند از هر نوع باشد. حتی می توانید یک Ease Out Keyframe to a Ease In داشته باشید ، این بدان معناست که یک جسم شروع به حرکت آهسته می کند ، در وسط حرکت سریعتر می شود و سپس تا رسیدن به موقعیت نهایی سرعت خود را کم می کند.


سهولت

Easy Ease ترکیبی از Ease In و Ease Out در یک Keyframe است. بعضی اوقات شما انیمیشن های کاملی دارید که فقط با این نوع Keyframes ساخته شده اند.


Easy Ease به این معنی است که انیمیشن به آرامی وارد این Keyframe می شود و همچنین از این قاب به کادر بعدی به آرامی بیرون می رود. انیمیشن به برخی نقاط شروع / توقف مانند Linear Keyframe می رسد ، اما با لحظات شتاب و کاهش سرعت.


دارای

Hold Keyframes مواردی است که در واقع حرکت را "نگه می دارد". هنگامی که به چیزی نیاز دارید تا بدون حرکت به حالت ایستا در بیاید یا حالت خاصی را حفظ کنید ، باید از Hold Keyframe استفاده کنید.


Keyframe را نگه دارید

نماد Hold Keyframe چیزهای زیادی در این باره می گوید. این باعث نمی شود که هیچ انیمیشنی اتفاق بیفتد. این انیمیشن را در این عنصر یا شخصیت "مسدود" می کند. همچنین هنگامی که می خواهید یک قاب خاص از فیلم وارد شده را "مسدود" کنید و همچنین هنگام "مسدود کردن" انیمیشن شخصیت بسیار مورد استفاده قرار می گیرد.


یکی از روش های انیمیشن سازی شخصیت این است که با قرار دادن موقعیت شخصیت در طول زمان برای تجزیه و تحلیل زمان و فاصله حرکت حرکت کنید. وقتی در After Effects تمام شد ، ما همیشه به جای موارد Linear یا Ease با Hold Keyframes شروع به کار می کنیم.


نگه دارید و نگه دارید

Hold In و Hold Out دو Keyframe هستند که مربوط به Keyframes Ease In و Ease Out هستند که در بالا به آنها اشاره کردم. می توانید یک انیمیشن داشته باشید که در Ease In Keyframe اتفاق بیفتد و آن را به حالت Hold Keyframe یا موارد دیگر تبدیل کنید.


بیشتر اوقات برای جلوگیری از برخی از اشکالات After Effects که می تواند هنگام بازجویی از Keyframes ایجاد کند ، استفاده می شود.


یک روش معمول برای "نگه داشتن" موقعیتی که تا آن زمان به انیمیشن احتیاج ندارید ، کپی کردن آخرین Keyframe و قرار دادن آن در جدول زمانی است.


با این حال ، After Effects می تواند درک نکند که باید این انیمیشن را نگه دارد و در عوض ، او برخی از الحاق های عجیب و غریب ایجاد می کند که باعث ایجاد انیمیشن بین این دو حالت یکسان می شود. Hold Keyframes برای کمک به شما در جلوگیری از این اتفاق و جلوگیری از حرکات ناخواسته وجود دارد.


نام فریم های کلیدی مربوط به درون یابی آن است و بیشتر آنها علاوه بر حالت درون یابی ، نام خاصی ندارند. حتی اگر دوست دارم آنها را به روشی که من نام بردم ، این یک کنوانسیون رسمی نامگذاری نیست ، اما درک آن آسان تر است.


شکل ها و نام های Keyframes مختلف چیزهای زیادی در مورد خودشان است. با آنها بازی کنید و نتایج مختلفی را که می توانید با مخلوط کردن Keyframes مختلف بدست آورید خودتان ببینید.


بهترین روش ها برای ساخت موشن گرافیک در نسبت های چندگانه

آیا تا به حال یک پروژه کامل تهیه کرده اید که فقط در آخر آن ایمیل دلچسب را دریافت کنید: «همه چیز تأیید شد! آیا می توانید نسخه عمودی و مربعی نیز ارسال کنید؟ با تشکر!"

 

بله ، ما می دانیم که چه حسی دارد. گام بعدی این است که توضیح طولانی در مورد عدم سازگاری در محدوده اصلی ، این واقعیت که آنها پیچیده تر از فقط کلیک یک دکمه و اخبار وحشتناک است که ممکن است طراحی فعلی هنگام برش یا کاهش به دلیل X ، Y یا ز

 

این فراتر از "موارد نامناسب" پیش می رود. این همچنین در مورد داستان سرایی و ارتباط با بیننده است. فاکتورهای زیادی در ارتباط با نسبت ابعاد ویدئو وجود دارد که در نهایت بر طراحی ، نوشتن متن و داستان پردازی پروژه شما تأثیر می گذارد. به طور کلی ، بهترین روش برای تولید موشن گرافیک برای اندازه ها و جهت های مختلف ، شناختن خروجی های پروژه قبل از شروع آن است.

 

این اطلاعات ساده اجازه می دهد تا:

 

تهیه کنندگان برنامه را بر این اساس برنامه ریزی می کنند

مدیران خلاق برای طراحی رویکرد خلاقانه مناسب برای پروژه

نوشتن مطالب متن برای شناسایی محدودیت های داستان ، کمک به محدود کردن میزان اطلاعات و اقدامات پیشنهادی در فیلم نامه.

هرگونه سازگاری که بعد از مرحله استوری بورد اتفاق بیفتد بدون شک روی محصول نهایی تأثیرگذار است. اگر همه چیز "خوب پیش برود" ، این آب اضافی روی سس را به شما یادآوری می کند. اما اگر نه ، من نمی خواهم جای شما باشم.

 

جوانب مثبت و منفی هر نسبت ابعادی

اگرچه طیف گسترده ای از نسبت های ویدئویی در دسترس است ، برای این توضیح ، من لیست را به چهار مورد رایج کاهش می دهم. بیایید چالش ها و فرصت ها را در مورد ساخت فیلم برای چندین جهت و اندازه بررسی کنیم.

 

16: 9 افقی - برتری قالب افقی

قالب افقی 16: 9 استاندارد طلایی نسبت های ابعادی است که برای همه چیز از فیلم های سینما گرفته تا فیلم های اینترنتی محبوب است. و این یک دلیل خوب دارد. به سادگی به این دلیل است که این نسبت شبیه برداشت ما از جهان است.

 

بیایید آزمایش کنیم! نگاهی به اطراف بنداز. بله ، همین الان کدام گرایش اطلاعات بیشتری دارد؟ عمودی یا افقی؟

نسبت ابعاد چشمان ما دقیقاً 16: 9 نیست ، بلکه میدان دید ما در قالب منظره جهان را به تصویر می کشد. این جهت گیری افقی به ما امکان می دهد عناصر بیشتری را به صحنه ها اضافه کنیم ، شخصیت های بیشتری را در یک عکس اضافه کنیم و بیشتر با حرکات و زاویه های دوربین بازی کنیم. با این حال ، یک اشکال در این قالب این است که برای مشاهده تلفن همراه مناسب نیست ، جایی که امروزه نیمی از جهان اطلاعات را مصرف می کنند.

 

به عنوان مثال ، اگر چیزی تولید نمی کنید که نه در یک وب سایت و نه در YouTube نمایش داده شود ، ممکن است کاربر شما در حالی که تلفن را به صورت عمودی در دست دارد ، فیلم را تماشا کند. این بدان معنی است که فیلم فوق العاده دقیق شما در کمترین اندازه ممکن پخش خواهد شد و باعث می شود تمام جزئیات دقیق آن برای بیننده قابل مشاهده نباشد.

 

هنوز هم ، این معمولاً استاندارد اکثر تولیدات است ، با فرمتهای اضافی که به صورت تغییرات گسترده از افقی ساخته می شوند.

 

میدان 1: 1 - چالش برانگیز اما پر از فرصت

بسیاری از خلاقان قالب مربع را بدترین قالب ممکن می دانند زیرا کاهش های عمودی و افقی چالش های مربوط به ترکیب و قصه گویی با چند شخصیت را ایجاد می کند. اگرچه این می تواند سخت ترین قالب برای سازگاری باشد ، اما اگر از همان ابتدا یک ویدیوی مربع شکل ایجاد می کنید ، فرصت های زیادی به شما می دهد.

 

تا زمانی که در مراحل ابتدایی کنترل داشته باشید ، می توانید یک پروژه باورنکردنی و بدون هیچ گونه کاهش کیفیت داشته باشید. کلید با این قالب "کمتر بیشتر است" است. در فیلمنامه ، اگر صحنه هایی با عناصر ، شخصیت ها یا کنش های بسیار زیاد وجود داشته باشد ، برای ساده سازی آنها تلاش کنید. و اگر اسکریپت قبلاً تأیید شده است ، تصاویر خود را بر روی موارد ضروری متمرکز کنید ، تا آنجا که می توانید تصویر را در تایپوگرافی ادغام کنید تا همه چیز به خوبی در فضای شما جای بگیرد.

 

یک فرصت عالی برای قالب مربع این است که می توانید تلاش خود را برای جزئیات انجام دهید زیرا منطقه تمرکز شما تقریباً کل مساحت فیلم است. از فضاهای سفید نسبتاً کوچک برای برنامه ریزی انتقال ها و اقدامات هوشمند استفاده کنید - که در غیر این صورت مدت زمان طولانی تری طول می کشد تا در قالب گسترده تری اتفاق بیفتد - و آن را برای بیننده بیشتر سرگرم کننده و غوطه ور می کند.

 

بعضی از تکنیک ها که معمولاً در جهت افقی استفاده می شوند ممکن است در قالب مربع به خوبی کار نکنند ، بنابراین از آنها اجتناب کنید و به دنبال گزینه های بهتر باشید. به جای استفاده از دو شات گسترده یا برداشت از روی شانه از هر موضوع ، سعی کنید داستان خود را با استفاده از برش "شات معکوس" بسازید تا هر یک از آنها را جداگانه نشان دهید.

 

اگرچه قالب مربعی می تواند چالش برانگیز باشد ، اما بسیاری از اوقات می تواند چیز خوبی باشد.

 

محدودیت ها هم در طراحی و هم در داستان سرایی فرصت های جدیدی برای نوآوری ایجاد می کند که می تواند آن را خصوصاً مرتبط کند.

 

برای اضافه کردن ، از آنجا که 1: 1 کمترین مخرج مشترک بین همه نسبت های ویدئویی است ، ویدئو را می توان به راحتی در بسیاری از سیستم عامل ها بدون هیچ گونه سازگاری به اشتراک گذاشت. و تجربه در تلفن همراه نیز عالی است ، بنابراین با توجه به اینکه 72? از مردم فقط از دستگاه های تلفن همراه خود استفاده می کنند

دسترسی به اینترنت تا سال 2025 ، 1: 1 در مقایسه با جهت گیری افقی در موقعیت عالی قرار دارد.

 

4: 5 عمودی - تقریبا مربع اما با کمی فضای بیشتر.

راستش ، تفاوت زیادی بین 1: 1 و 4: 5 نیست. مهمترین مزیتی که در مقایسه با برادر نزدیک خود دارد این است که فضای عمودی کمی بزرگتر آن باعث می شود شخصیت ها بهتر درون ترکیب قرار بگیرند.

 

و اگر شخصیتی وجود ندارد ، می توانید از ارتفاع اضافی متناسب با متن یا عناصر دیگری استفاده کنید که به روایت داستان کمک می کند.

 

9:16 عمودی - تمام بلندی که می توانید بخواهید و کمی بیشتر.

امروزه به دلیل دو چیز ، قالب عمودی کامل HD را می توان در همه جا یافت: تلفن های هوشمند و Snapchat. مردم با همان روشی که معمولاً تلفن هایشان را در دست داشتند شروع به گرفتن عکس می کردند که در نهایت باعث شد اسنپ چت متوجه شود که فقط با استفاده از عکس و فیلم عمودی می توانند یک پلتفرم کامل ایجاد کنند. چند سال بعد و بسیاری از ایده ها "به سرقت رفت" ... اینستاگرام ویژگی "داستان" خود را راه اندازی کرد. و در اینجا ما در حال ایجاد و انطباق موشن گرافیک ها با این استاندارد عمودی جدید هستیم.

 

یکی از بزرگترین چالشهای این قالب تعامل بین چندین شخصیت است. شخصیت های انسانی ساختاری عمودی دارند که اجازه نمی دهد دو نفر از آنها با این محدودیت اندازه کاملاً در کنار هم نمایش داده شوند. چند گزینه وجود دارد ، مانند نشان دادن هر بار فقط یک بار با تکنیک "shot reverse shot" یا برش دادن قسمت هایی از بدن آنها ، بنابراین نیازی نیست که آنها خیلی کوچک نشان داده شوند. در هر صورت ، اگر بتوانید از چند کاراکتر یا حتی از هر شخصیتی جلوگیری کنید ، کار با این جهت گیری بسیار راحت تر خواهد بود.

 

قدرت فیلم های عمودی در امکاناتی است که این فضای اضافی برای فیلم هایی که بیشتر به تایپوگرافی یا فیلم های متحرک گرافیکی انتزاعی متکی هستند ، ایجاد می کند. استفاده عالی دیگر از این فضای عمودی اضافی استفاده از قسمتهای انتهایی قاب برای افزودن متن پشتیبانی ، فراخوان برای اعمال یا زیرنویس است.

 

و اگر ویدیوی شما به هیچ نوع متن تکمیلی احتیاج ندارد ، همیشه می توانید زمین را در وسط ویدیو قرار دهید. این تنظیم کوچک ، فضای عمودی در بالا را کاهش می دهد در حالی که فضای بیشتری در قسمت پایین به شما می دهد ، که بسته به نحوه عملکرد پرسپکتیو در تصویر شما می تواند از طریق روش های هوشمند استفاده شود.

 

چیز دیگری که باید در مورد این قالب دوست داشته باشید این است که این تجربه جذاب ترین تلفن همراه است که می توانید در رسانه های اجتماعی امروزه داشته باشید. از آنجا که کل صفحه تلفن را پر می کند ، اگر به خوبی استفاده شود ، تأثیر بسیار زیادی دارد. هیچ چیز بهتر از این نیست که یک موشن گرافیک از فضای عمودی به عنوان بخشی اساسی در داستان سرایی استفاده کند یا فقط از ترکیب قالب با خلق ترکیبات پیچیده استفاده کنید.

 

نکاتی برای ایجاد موشن گرافیک برای نسبت های چندگانه

درک چالش ها و فرصت های هر جهت و اندازه گام اصلی است. پس از آن ، از آنجا که هر پروژه منحصر به فرد است و در اینجا هیچ قانونی وجود ندارد ، ایجاد یا خواندن دقیق متن با محدودیت های در نظر گرفته شده نیز بسیار مهم است. این اجازه می دهد تا مشکلات و چالش ها زودتر از دیرتر بوجود آیند.

 

آوردن این مبحث برای مشتری بسیار ضروری است ، حتی اگر آنها در جریان بحث های اولیه پروژه چیزی را ذکر نکنند. وظیفه ماست که به عنوان کارشناسان موشن گرافیک ، فرصت ها و چالش های اجرای دارایی های بازاریابی دیجیتال را در دنیای امروز برای مشتری روشن کنیم. و این قطعاً یک موضوع مربوط به هر دو طرف طیف است. این تضمین می کند که ما قادر خواهیم بود بهترین کار خود را انجام دهیم (بدون هیچ گونه استرس سازگاری در آخرین لحظه) و مشتری این فرصت را خواهد داشت که با یک دید بلند مدت ، درباره فعالیت های بازاریابی خود ، و فراتر از آن دارایی خاص ، فکر کند.

 

با توجه به پیچیدگی پروژه ای از این دست ، پیشنهاد می کنم روش ها و روش های جدیدی را برای استوری بورد امتحان کنید. به عنوان مثال ، می توانید راهنماهایی را در صفحه داستان اضافه کنید تا به شما کمک کند همه امکانات را در یک مکان واحد تجسم کنید. از چند طریق می تواند به شما و مشتری کمک کند:

 

مشتری می تواند کار را بدون زحمت بیشتر از اینکه مجبور باشد چهار پرونده مختلف را بررسی کند ، بررسی کند.

توانایی دیدن محدودیت های اندازه اجازه می دهد تا بحث ها به جای تنظیمات شخصی بیشتر روی "بهترین راه حل" متمرکز شوند.

شخصی که استوری بورد را توسعه می دهد ، قادر خواهد بود ایده ها و مفاهیم را سریعتر آزمایش کند ، در جایی که ممکن است سازگاری های خاصی مورد نیاز باشد ، متوجه می شود.

داشتن تمام محدودیت های تعیین شده در صفحه استوری شما ، شانس شما را برای ادغام عناصر و داستان در تلاش برای یافتن راه حل منحصر به فرد برای همه نسبت های مختلف افزایش می دهد.

 

به طور خلاصه ، بهترین روش برای این نوع کارهای پیچیده این است که بیشتر وقت خود را در مرحله پیش تولید بگذرانید. یک داستان و فیلمنامه مستحکم مانع تولید نسبت از ابعاد ابعاد می شود.